کانون طلایی طرفداران پادشاه مسی

سالهای کابوسcr7 مسی اسطوره فوتبال جهان 2012-2011-2010-2009

آغازهفته بیستم  ایتالیا


ادامه مطلب
نویسنده: سپهر ׀ تاریخ: یک شنبه 24 دی 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

شایعات فوتبال جزیره: فیل نویل رقیب اوباما!!

به شایعات جذاب روز پنج شنبه فوتبال انگلیس توجه کنید

Dani Alves, Brazil (Getty Images)

سایت گل -

پاتریک ویرا، بازیکن فرانسوی منچستر سیتی گفته شایعات در مورد نبودن اتحاد در بین بازیکنان ما صحت ندارد..او با اشاره به اینکه در باشگاههای آرسنال، یونتوس و آث میلان بازی کرده گفته اختلاف جزوی از فوتبال هست

* باشگاه تاتنهام بعد از درخشش دفاع چپش "گرت بیل" 50 میلیون پوند برای فروش این بازیکن قیمت تعیین کرده است . بر اساس توافق بین باشگاه تاتنهام و باشگاه قبلی بیل یعنی "سواتهمپتون" 25 درصد این پول باید به حساب این باشگاه ریخته بشود. در همین حال دو باشگاه برتر اسپانیا و دنیا، یعنی بارسلونا و رئال مادرید، این مبلغ رو قبول کردند و در پی خرید این بازیکن هستند. جالب اینکه اینتر میلان هم بعد از خود نمایی این بازیکن ولزی 21 ساله برای خرید اون به آب و آتش می زند.

 

 

*  منچستر سیتی و چلسی به توافق بر سر خرید "دنی آلور" از بارسلونا نزدیک شدند. ظاهرا  هر دو باشگاه مبلغ حدودا یکسان پیشنهاد کرده اند و حالا خود آلوز باید تصمیم بگیرد.

 

 * منچستر سیتی همچنان در پی به خدمت گرفتن گرانترین بازیکن جزیره است . در حالی که "وین رونی" قراردادی 5 ساله با یونایتد امضا کرد، اما آبیهای این شهر برای خرید رونی 60 میلیون پوند پیشنهاد داده اند.

*جرمین دفو بازیکن تاتنهام بسیار زود تر از چیزی که انتظار می رفت از مصدومیت رها می شود . به گفته پزشکان این تیم، دفو، برای داربی دو هفته دیگه یعنی تاتنهام - آرسنال آماده خواهد بود  

شایعات درمورد درگیری بین بازیکنان منچستر سیتی همچنان به گوش می رسد .وبرتو مانچینی، سرمربی این تیم اما بر این باور است  که همه بازیکنان همچنان حامی او هستند

 * دیوید گولد مالک  باشگاه وستهام گفت : "از اینکه تیم ما در لیگ برتر در قعر جدول هست بسیار دپرس هستم اما همچنان آرزو دارم که روزی با این تیم قهرمان لیگ برتر بشوم!

چند روزی که "لوئیس فیلیپ اسکولاری" سرمربی سابق چلسی، صحبتهایی رو در مورد باشگاه قدیمش می کند. این مربی سرشناس گفته زمانی که در لندن بوده، دخالتهای مسئولین باشگاه چلسی به او اجازه کار کردن نمی داده

* به به بازیکن تازه وارد منچستر یونایتد، وقتی از پرتغال به اولدترافورد می آید، با دستور سر آلکس فرگوسن مبنی بر کوتاه کردن موها مواجه شده و این کار را انجان می دهد.

 * فیل نویل، کاپیتان اورتون، سومین فرد مشهوری شناخته شد که در رسانه های اجتماعی مثل توئیتر و فیسبوک فعالیت دارد. هواداران این بازیکن عقیده دارند  فعالیتهای او در فضای مجازی از باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا در زمان انتخابات آمریکا هم بیشتر است !

 

نویسنده: سپهر ׀ تاریخ: شنبه 23 دی 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

راهنمای کفش طلای اروپا: موا آبدلاوه از هانوفر، صدرنشین جدول کفش طلا

سایت گل نگاهی به جایزه کفش طلا انداخته است.

 

خلاصه

  • کفش طلای اروپا (که آن را به نام کفش طلا هم می‌شناسند) به بهترین گل‌زن لیگ‌های اروپایی می‌رسد.
  • البته این رقابت تنها بر مبنای تعداد گل نیست و هر لیگ، ضریب خود را دارد. به ازای هر گل در لیگ‌های بزرگ 2 امتیاز داده می‌شود، گل در لیگ‌های متوسط 1.5 امتیاز دارد و لیگ‌های کوچک هم 1 امتیاز به ازای هر گل دارند. مثلا گل در انگلیس 2 امتیاز، در اسکاتلند 1.5 امتیاز و در ولز 1 امتیاز دارد. پنج لیگ اول اروپا لیگ‌های بزرگ هستند، لیگ‌های 6 تا 21 در رده متوسط قرار می‌گیرند و بقیه لیگ‌های پایین به شمار می‌روند. این رده‌بندی لیگ‌ها بر مبنای ضریب یوفا است (که بر اساس عملکرد باشگاه‌ها در رقابت‌های لیگ قهرمانان و لیگ اروپا تعیین می‌شود).
  • در این روند گل‌های زده‌شده حساب می‌شوند، نه این که نسبت گل به بازی حساب شود. یعنی لیگ‌هایی که بازی‌های بیشتری دارند، بازیکنانشان از این موضوع بهره می‌برند.
  • همیشه در ابتدای فصل چند بازیکن روسی و اسکاندیناویایی در صدر لیست قرار می‌گیرند، چرا که لیگ آنها زودتر شروع می‌شود و خاتمه می‌یابد. آنها بیشتر در فصل تابستان بازی می‌کنند.

 

جدول کفش طلای اروپا

تاریخ به‌روز شدن: 8 نوامبر 2010، ساعت 13:45 به وقت اروپای مرکزی

 

 

رتبه

بازیکن

باشگاه

ضریب

گل

امتیاز

1

 م. آبدلاوه (نروژ)

والرنگا (نروژ)، هانوفر (آلمان)

2/1.5

4/15

30.5

2

ولیتون (برزیل)

 اسپارتاک مسکو (روسیه)

 1.5

 17

 25.5

3

س. پوست (استونی) *

 فلورا تالین (استونی)

 1

 24

 24

 

 بایه جیبی فال (سنگال) *

 مولده (نروژ)

 1.5

 16

 24

5

 کریستیانو رونالدو (پرتغال)

 رئال مادرید (اسپانیا)

 2

 11

22 

 

 تئوفانیس گکاس (یونان)

آینتراخت فرانکفورت (آلمان)

 2

 11

 22

7

 یل فوسن (بلژیک)

 راسینگ گنک (بلژیک)

 1.5

 14

 21

 

 کنی میلر (اسکاتلند)

 رنجرز (اسکاتلند)

 1.5

 14

 21

 

 گارا دمبله (فرانسه)

لفسکی صوفیه (بلغارستان)

 1.5

 14

 21

 

الکساندر علی اف (اوکراین)

 لوکوموتیو مسکو (روسیه)

 1.5

 14

 21


* اسامی ستاره دار در لیگ هایی بازی می کنند که این فصل آنها به پایان رسیده است.

تاریخچه

در فصل 68-1967 بود که مجله فرانسوی فوتبال اکیپ جایزه‌ای را به بهترین گل‌زن لیگ‌های اروپایی به دلیل نمایش‌های خوبش اختصاص داد. در فصل‌های بین 1968 تا 1991، بازیکنان بزرگی مانند اوزه‌بیو، گرد مولر، ایان راش و مارکو فان‌باستن این جایزه را گرفتند.

در هر حال فاصله بین لیگ‌های بزرگ و کوچک در اوایل دهه 90 بیشتر شد و اکیپ تصمیم گرفت پس از اعتراض اتحادیه فوتبال قبرس در سال 1991، این جایزه را غیررسمی کند. دارکو پانچف در آن فصل با 34 گل کفش طلا را گرفت، اما اتحادیه فوتبال قبرس ادعا کرد بازیکنی در لیگ قبرس در آن فصل 40 گل زده است.

آدیداس، اسپانسر جایزه با این حال تا سال 1996 به دادن جایزه ادامه داد، تا این که مجله ورزش اروپا، ESM (که اکیپ هم عضوی از آن است) تصمیم گرفت جایزه را دوباره رسمی کند. ESM لیگ‌های اروپا را به سه دسته تقسیم کرد و به هر گروه ضریبی نسبت داد. کفش طلای اروپا به این دلیل دیگر به بهترین گل‌زن نمی‌رسید، بلکه به بازیکنی می‌رسید که بیشترین امتیاز را داشت.

وزن هر لیگ بر مبنای ضریب یوفا تعیین می‌شود که بستگی به نتایج باشگاه‌های هر لیگ در رقابت‌های اروپایی در پنج فصل گذشته دارد. گل‌های زده‌شده در پنج لیگ برتر ضریب دو، در لیگ‌های 6 تا 21 ضریب 1.5، و دیگر لیگ‌ها ضریب 1 می‌گیرند.

به این ترتیب بازیکنان لیگ‌های پایین‌تر تا حد زیادی از گرفتن کفش طلا محروم می‌شوند، چرا که مثلا گلی در لیگ ارمنستان، استونی یا آذربایجان وزن کمتری از گلی در سری آ، لالیگا، بوندس‌لیگا یا لیگ برتر خواهد داشت.

بازیکنانی نظیر تیری آنری، کریستیانو رونالدو، دیه‌گو فورلان و لیونل مسی در چند سال گذشته فاتح کفش طلا شده‌اند.

 

نویسنده: سپهر ׀ تاریخ: شنبه 23 دی 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

یادداشت ویژه :از منچستر تا استانبول - پاس رو به عقب ممنوع

شاید خیلی چیزها خون ترک ها را به جوش بیاورد؛ " پ.ک.ک" , فیلتر شدن سایت یو تیوب ( که گویا اخیرا لغو شده است ) و توهین به سمبل ملی شان یعنی " آتاتورک " ( که مجازات قانونی دارد ), اما با یک قضیه هرگز کنار نمی آیند و اصلا برایشان تعریف شده نیست : پاس رو به عقب.

1-منطقه بیوگلوی استانبول, روز داربی مهم گالاتاسرای- فنرباغچه. تقریبا جایی برای نشستن پیدا نمی شود و اگر هم بشود باید رفت بالاترین طبقه کافه یا باری تاریک و تنگ نشست و از سرما لرزید و تازه کلی هم پول ورودی داد, پولی که در روزهای عادی موضوعیتی ندارد. روز دربی روز کاسبی است و تا جایی که جا دارد جیبها را پر می کنند کسبه محل. به صرفه ترین راه برای دیدن فوتبال سر پا ایستادن کنار خیابان و چشم تیز کردن به مونیتورهای نه چندان بزرگ داخل کافه ها و پاتوق هاست. اینجا تقریبا همه هوادار گالاتاسرای هستند و سرود " جیم بوم بوم " سرود ملی آنهاست. فرانک رایکارد اخراج شده و گئورگی هاجی ستاره ده نود فوتبال رومانی و بازیکن سابق همین زردپوشان پایتخت جایش را گرفته. این اولین بازی هاجی روی نیمکت گالا است و شاید حساس ترینش. وضعیت تیمش هم خوب نیست. سه مهره اصلی هاجی در فاز حمله, میلان باروش و هری کیول و آردا توران, غایبند. از ستاره ها فقط الانو در ترکیب اصلی قرار گرفته و بس. یک نتیجه قابل قبول در زمین فنر می تواند هواداران را به آینده تیمشان تحت رهبری هاجی امیدوار کند؛ که البته کار سختیست. هنوز جایی برای نشستن پیدا نکردیم که بازی شروع می شود.

 

2-بازی تمام شد. صفر-صفر. عربده ها و فریادها و اعتراض ها هم تمام شد و جای خودش را به آوازی چنین داد : " I love you Hagi, I love you Hagi ". هواداران کاملا از نتیج راضی به نظر می رسند. یک امتیاز در داربی خارج از خانه به علاوه چند موقعیت گل در دقایق پایانی جایی برای گله باقی نگذاشت و هاجی دوباره بدل شد به قهرمان گالا؛ منتها این بار با کت و شلوار و کراوات و به لطف عقل و تدبیرش, نه پای هنرمندش.

3-منطقه بیوگلوی استانبول, روز داربی مهم گالاتاسرای- فنرباغچه. کل شهر را اگر بگردی فوتبالی غیر از این بازی پیدا نمی کنی روی اسکرینها و مونیتورهای بزرگ و کوچک. ولی این قاعده استثنای خودش را هم دارد. کافه ای ایرلندی هست در قلب خیابان استقلال به نام " جیمز جویس ". کافه ای نسبتا جمع و جور با دکوراسیون و موزیکی که بوی ایرلند و دابلین می دهد یک سر.

صاحبش هم مرد میانسال ایرلندی است به نام " ایمون " که فیدل ( نوعی ویالون ) می نوازد و ترانه های فولک ایرلندی می خواند خودش. اینجا که هستی شنواییت به تعادلی دل انگیز و گوش نواز می رسد و کمی از فضای حاکم بیرون فاصله می گیری. تقریبا می شود اعلام کرد بسامد زبان ترکی و انگلیسی در هوا برابر است؛ آن هم انگلیسی با لهجه شیرین ایرلندی. بومی های این کاف هم بر عکس درصد بالای مردم ترکیه با انگلیسی بیگانه نیستند. این تنها مرکز ایرلندی کل استانبول است و تنها جایی که واقعا می شود به آن " sport pub " گفت. اگر سلیقه غذاییتان هم به ایرلندی ها بخورد دیگر بهشت فراهمتان شده است. " Fish & Chips " , " Pudding & Sussages " و مهمتر از همه " Irish Stew " که خیلی هم شبیه خوراک های ایرانی هست سرو می شود تا مهمان نوازی گرم ایرلندی نقصی نداشته باشد.

اما این کافه اهمیتی فوتبالی هم دارد که آن را کاملا متمایز می کند از کافه ها و بارهای دیگر. اینجا بازی گالاتاسرای – فنرباغچه نه اهمیتی ندارد و نه موضوعیتی. درست وقتی بیرون همه کار و زندگی را ول کردند و پای داربی استانبول نشسته اند اینجا بازی من سیتی و آرسنال پخش می شود. آرسنال میزبان ده نفره اش را با سه گل به خاک و خون می کشد و چند انگلیسی هم دست می زنند برای تیم محبوبشان. دو بازی در یک ساعت ,دو دسته هوادار فوتبال که هر کدام به اندازه حجمشان سر و صدا می کنند و نسبت به وقایع بازی واکنش نشان می دهند. دو جو فوتبالی و یک دنیا فرق. از هر دو بازی دقایقی را می بینم. مسلما من سیتی و آرسنال برایم مهمتر است. اما گالاتا و فنر را هم از دست نمی دهم؛ نه به خاطر فوتبالش, که البته بازی بدی هم نبود واقعا, به خاطر تماشاگرانش. یک چشمم به مونیتوری است که در دوردست سو سو می زند, فکرم به دنبال جایی می گردد برای خرید یک دوربین شکاری یا تلسکوپ که بشود بازیکنان را تشخیص داد تا دیگو لوگانو را با روبرتو کارلوس اشتباه نگیرم و چشم دیگرم که سعی می کنم سویش را از دیگری بیشتر نگاه دارم هواداران گالا را تعقیب می کند و مدام " اسنپ شات " می گیرد. از آن ور صدایی به گوش می رسد که : "come on ref " و این ور هم که سرود " جیم بوم بوم" گوش خراش است و موجب ناشنوایی مقطعی.

4-شاید خیلی چیزها خون ترک ها را به جوش بیاورد؛ " پ.ک.ک" , فیلتر شدن سایت یو تیوب ( که گویا اخیرا لغو شده است ) و توهین به سمبل ملی شان یعنی " آتاتورک " ( که مجازات قانونی دارد ), اما با یک قضیه هرگز کنار نمی آیند و اصلا برایشان تعریف شده نیست : پاس رو به عقب.

 این بزرگترین گناه در فرهنگ فوتبالی ترک هاست. بخششی هم در کار نیست. نتیجه و شرایط بازی هم تاثیری بر این قضاوت ندارد. کافیست یک پاس رو به عقب بدهی تا داد و فریادشان در آید و حتی هو کنند.

 ده دقیقه به پایان داربی مانده و فنر دیگر خسته از حملات بی نتیجه شورش خوابیده و یواش یواش بازی را دست مهمان همشهری می دهد. هاجی از بازیکنانش می خواهد توپ را حفظ کنند تا دقایق پایانی را سوار بر بازی شوند. گالا بالا می آید و در زمین فنر مستقر می شود. توپ به نزدیکی های باکس حریف می رسد. راه بسته است و کار منطقی پاس رو به عقب. اما منطق هواداران چیز دیگری می گوید : فقط بزن به تو.

تا بازیکنان گالاتاسرای پاسی رو به عقب یا حتی عرضی می دهند داد مردم در می آید. پاس رو به غقب برایشان حکم بزدلی دارد و بی دل و جراتی. برای ترک ها در آمدن از زیر پرس حریف و کارهای ترکیبی خیلی جذابیتی ندارد. فوتبال یعنی دریبل زدن و حرکات انفرادی و شوت های آسمان خراش. برای همین هم است که همه عاشق خوان پابلو پینو مهاجم کلمبیایی تبارشان شده اند که تازه به تیم پیوسته. پینو توپ را ور می دارد و می برد جلو و هرچند نفر که شد را جا می گذارد و توپ لو می دهد و نفس نفس زنان خود را به نیمه های زمین می رساند. این داستان بارها تکرار شد در طول بازی و کف و سوت بود که هوا میرفت.

این خوی فوتبالی در تیمهای باشگاهی ترکیه نسبت به تیم ملی شان کمتر دیده می شود و دلیلش هم حضور مربیان بزرگ جهان در لیگ است و بازیکنان با تجربه کلاس یک دنیا. اما وقتی به تیم ملی می رسد زمین و بازیکنان با سکوها و کافه نشینان هماهنگ تر می شوند. دلیل اینکه بازی های تیم ملی ترکیه در جام جهانی 2002 و یورو 2008 اینقدر جذاب بود هم بخش عمده اش بر می گردد به همین روحیه تهاجمی و نفرت از فوتبال دفاعی. برای ترک ها پاس رو به عقب نوعی وقت تلف کردن می ماند و مسلما کسی اینجا دوست ندارد وقتش تلف شود؛کسی برای وقت تلف کردن پول نمی دهد.

اما کمی آنسوتر بریتانیایی ها نشسته اند و برای پاس های عرضی و خروج از زیر پرس در نیمه زمین خودی دست می زنند. به داور هم زیاد اعتراض می کنند که البته با توجه به قضاوت های عجیب و غریب داورهای انگلیسی بیشتر حق با تماشاگران است. کسی اینجا برای حرکات تکنیکی بی نتیجه ارزشی قائل نیست. اینجا همه عاشق آدام جانسون می شوند که تکنیکی شگرف دارد اما توپ لو نمی دهد و به جای اینکه یک تنه به قلب دشمن بزند در عرض حرکت می کند و با پای چپ هنرمندش گل می نویسد. این قضیه البته منحصر نمی شود فقط به اندکی محدود تماشاگر در یک بار. بازی های لیگ برتر را از تلویزیون هم که تماشا می کنید به وضوح فرهنگ فوتبالیشان را درک می کنید و واکنش هایشان در جریان بازی را می بینید." کیث ", دوستی انگلیسی که هوادار لیدز است می گوید نیوکاسلی ها بیشتر سر و صدا را دارند در کل جزیره. کیث اودترافورد و استمفورد بریج را دوست ندارد اصلا: " مثل سالن اوپرا میمونن. " البته یکی از استثناهای این قاعده را هم می توانید در فن کلاب های لیورپول جستجو کنید. آنجا " اندکی" فضا فرق دارد.

5-یک هفته بعد. در کافه ایرلندی نشسته ام و بازی من یو و تاتنهام را تماشا می کنم. چند نفری که فوتبالی اند همه به یونایتد گرایش دارند, گرچه تی شرت یا شالگردن یا کلاهی دیده نمی شود بر تن و سرشان. جو آرامی است و کارکنان کافه به مناسبت هالووین کلاه بر سر و ماسک به صورت خم خم راه می روند تا مزاحم فوتبال دیدن مشتری هایشان نشوند. بعد ترکی غول آسا وارد کافه می شود . به زور سعی دارد انگلیسی حرف بزند با پسر جوانی که از بد حادثه کنارش نشسته. پسرک محجوبانه سر تکان می دهد و کلمات نامفهوم همدم ناخوانده اش را تایید می کند از روی ادب. مرد غول آسا اصلا کاری به فوتبال ندارد و سرگرم وراجی خودش است. تا بالاخره با اندک حواسی که برایش به یادگار مانده می فهمد اینجا همه هوادار یونایتد هستند. موقعیت را مناسب می بیند و با صدایی خش دار و دو رگه نعره می کشد: " اسپرز!اسپرز! "

زوج میانسالی کنار من نشسته اند. مرد لا به لای توضیحات فنی ای که به همسرش می دهد نیم نگاهی چپ چپ وار هم به بر هم زننده آرامش کافه می اندازد. بقیه حتی همین واکنش را هم نشان نمی دهند و فوتبالشان را تماشا می کنند. بعد نانی گل دوم را می زند که حسابی جنجالی است. در کافه بحث می شود. مرد کنار دستی ام هم مثل بقیه با من موافق است. تقصیر کمک بود که پرچم نزد و تقصیر گومس که بی جهت از جانب داور تصمیم گرفت. ترک غول پیکر اما همچنان عربده می کشد: " اسپرز! ". آخر سر آنقدر داد و هوار می کند که دوست مهربانش دستش را می گیرد و از کافه بیرون می برد. بازی تمام می شود. یونایتدی ها بلند می شوند, برای تیمشان دست می زنند, کلاه ها را به سر می گذارند, شالگردن ها را سفت می بندند و تن می دهند به سرمای سوزناک استانبول.

نویسنده: سپهر ׀ تاریخ: شنبه 23 دی 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

  یادداشت ویژه بررسی مورینیو،در دو شاخه تاکتیکی و روانی : فوتبالِ «آقای خاص»

وقتی مورینیو وارد مجادلات رسانه‌ای می‌شود؛عملا به همه اعلام میکند در صورت ناکامی،من را هدف قرار دهید.متاثر از همین استراتژی است که حتی در جریان هر بازی،مورینیو بیش از تیمش مورد توجه دوربین‌ها قرار می‌گیرد و گاهی هیجان پائین بازی تیمش را نیز پوشش می‌دهد و البته ستاره‌های تیمش نیز کمتر از ستاره‌های دیگر تیم‌های بزرگ،فشار فردی را احساس می‌کنند

 

1-مورینیو و گواردیولا یک تفاوت اساسی با هم دارند که تحلیل کارشان را از همان اول کار وارد دو مسیر مجزا میکند؛جزئیات و حتی کلیات کار گورادیولا را جدا از بارسا نمیتوان بررسی کرد چه او بیشتر «مجری» فلسفه و سبک بازی بارسلونا است و به رغم ستایش رسانه ای پررنگی که در اروپا از سرمربی بارسا میشود،هنوز «به هیچ وجه» نمیتوان در مورد آینده کاری او و میزان توفیقش در تیم های دیگر نظری روشن داد.

فرانک رایکارد هم در مدت حضور روی نیمکت بارسا،لیگ قهرمانان و لالیگا را فتح کرد اما امروز  در لیگ ترکیه یک شکست خورده به حساب می‌آ‌ید که بعید است در آینده تیم بزرگی از لیگ های کلاس اول اروپا را تحویلش دهند.چه او نیز مجری فلسفه  موفق اما بدون انعطاف بارسا بود و زیر آن پرچم و هویت پررنگ،بیشتر نقش یک «صافی» را داشت،تا مردی صاحب رای و صاحب فلسفه و صاحب ایده های شخصی و البته صاحب قدرت اجرای سلایق شخصی‌اش.به همین ترتیب گواردیولا را هم نمیتوان فرا و جدا از بارسلونا «به روشنی» تحلیل کرد اما کار مربیانی مثل هیدینک و بنیتس و آنچلوتی و در راس همه شان،«خوزه مورینیو» جدا از هر تیم و باشگاهی قابل تحلیل و درون کاوی است.

 

مورینیو به هر تیمی برود،فلسفه فوتبالش و سبک کاری اش را در چمدان،همراه دارد و فاکتور «انعطاف» را هم در چمدانی جداگانه،با خود این سو،آن سو میبرد.پورتو و چلسی و اینتر  با فاکتورهایی مشترک،متاثر از فلسفه شخصی مورینیو، موفقیت نسبی داشتند و البته این موفقیت ها با انعطاف پذیری فرهنگی،زبانی سرمربی‌شان حاصل شد.منظور از انعطاف زبانی، نه فقط تسلط مورینیو به تکلم زبان انگلیسی و ایتالیائی،که درک سریع فرهنگ و زبان فوتبال این کشورها و وفق‌پذیری با آنهاست.چنان که خود او پس از امضای قرارداد با رئال اعلام کرد «در این تیم فوتبالی تهاجمی تر ارائه خواهد کرد چراکه برای موفقیت در هر تیم و هر لیگی باید با فرهنگ آن موقعیت تطبیق پیدا کرد.»

مورینیو در همان گفت و گو حرف مهم دیگری در تکمیل ایده‌اش به زبان آورد:«بارسا خودش را با فرهنگ لالیگا هماهنگ کرده و به موفقیت رسیده اما همین بارسا نمیتواند در لیگ برتر قهرمان شود،همانطور که منچستر و چلسی نمیتوانند لالیگا را ببرند و اینتر هم نمیتواند قهرمان آلمان شود.» آوردن این مقدمه پیش از تحلیل کار مورینیو لازم بود چه مقایسه او با گواردیولا چندان شدنی نیست.آن هم به دلیل یک ترکیب وصفی ساده اما عمیق که در مورد مورینیو صادق است و درباره گواردیولا،«هنوز» نه:«فردیت قوام یافته.»

2-مربیان فوتبال را در چهار شاخه تاکتیکی،تکنیکی،بدنی و روانی، بسته به گرایش‌ کلی‌شان دسته بندی میکنند. طبیعی است مربی ای که در بیش از یک یا دو شاخصه اصلی متخصص باشد؛احتمال «توفیق پایدار» بیشتری دارد چنانکه کارگردان متسلط به ژانرهای مختلف،طراوت چند جانبه بیشتری به اثرش تزریق میکند و میتواند در ژانرهای مختلف هم دست به خلق و تولید اثر بزند. مورینیو از همین دسته است؛مربی ای که در طراحی و اجرای تمرین و بازیخوانی در جریان مسابقه(شاخصه تاکتیکی) از بهترین های فوتبال امروز است،تیم هایش از جنبه جسمانی و ارائه فوتبال خشن و دیرفرسا(شاخصه بدنی) نمونه هستند،در مسائل روانی هم نیازی به گفتن نیست که تیم های مورینیو چه انرژی شگرفی دارند(شاخصه روانی) و تکنیک تیم های او نیز در استاندارد بالائی قرار می‌گیرد.اینگونه یک مربی در کلیات از همکارانی که محدودیت توانمندی در ژانرها را دارند؛فاصله می‌گیرد.تحلیل کار مربی در هر سرشاخه،ترکیب‌شان با دیگر سرشاخه ها را می‌طلبد اما در این مطلب روی دو شاخصه تاکتیکی و روانی تمرکز می‌کنیم.

جنبه تاکتیکی

یک غلط مصطلح شکل گرفته:«فوتبال مورینیو تدافعی است.» این از آن مواردی است که یک کلمه جای کلمه‌ای دیگر را به غلط گرفته اما خطای رسانه ها و گزارشگران و منتقدان،غلط را تثبیت و مصطلح می‌کند.ترکیب «فوتبال تدافعی» خیلی مواقع در جائی استفاده میشود که با               «فوتبال سازماندهی شده» روبرو هستیم.پوشش‌های منطقه‌ای مناسب،حمایت زوج های طولی و عرضی از یکدیگر،دفاع فردی و تیمی مناسب و تمرکز پایدار در طول بازی،پی‌آمدش پائین بودن ضریب نفوذپذیری خط دفاع و موفقیت سازمان دفاعی تیم است اما آنچه به چشم برخی تماشاگران می‌آید،«فوتبال تدافعی» است.شاید تیمی برنامه اش در بازی با حریفی قدرتمند،دفاع با ده نفر در زمین خودی باشد اما به واسطه اجرای نامناسب فاکتورهای یادشده،با چند گل شکست بخورد.آن وقت هیچ تماشاگر و حتی منتقدی هم تیم شکست خورده و سرمربی‌اش را متهم به اجرای بازی تدافعی نمیکند.

سازماندهی واژه‌ای کلیدی در مباحث تاکتیکی فوتبال است و مربیانی مثل مورینیو و لیپی و کارلوس کرش نمونه های برجسته در ایجاد سازماندهی دفاعی مطلوب هستند.از سازماندهی به فرم می‌رسیم:مورینیو اغلب به یکی از دو سیستم 1-3-2-4 و 3-4-4 گرایش نشان میدهد.در رئال هم بیشتر از اولی استفاده میکند.وفق پذیری با فرهنگ فوتبال ایتالیا اما ایجاب میکرد در اینتر گاهی     2-4-4 دیاموند را نیز اجرا کند؛جائی که گرایش دفاعی مربیان،باعث میشود گاهی تا چهار هافبک میانی را در ترکیب تیم‌ها و فضای مانور محدود را در زمین ببینیم. مورینیو همیشه خط میانی‌اش را حول یک شماره 10 شکل میدهد.دکو در پورتو،لمپارد در چلسی،اشنایدر در اینتر و اکنون اوزیل در رئال.یکی از عوامل رویکرد دوباره فوتبال اروپا به مردان شماره 10،توفیق مورینیو در همین موضوع است.

فرهنگ فوتبال تهاجمی در اسپانیا،سرمربی رئال را به این نتیجه رساند که اوزیل می‌تواند شماره 10 مناسبی برایش باشد؛بازیکنی که در فاز دفاع توان لمپارد و اشنایدر را ندارد.مهره‌چینی و کوچینگ جریان بازی مبحث دیگری است که مورینیو در آن نخبه است؛توانائی‌ای که خاصه در لیگ قهرمانان به عنوان کیفی‌ترین تورنمنت حذفی(از مرحله گروهی به بعد) در مورد مربیان مختلف سنجیده می‌شود.فصل گذشته بازیهای برگشت اینتر مقابل چلسی و بارسا نقطه اوج کار مورینیو در طراحی نقشه بازی (game plan) و برنامه های جریان مسابقه بود.در دیگر مطلب این صفحه درباره جزئیات برنامه مورینیو در بازی رفت اینتر-بارسا توضیحات فنی داده شده است.

این مبحث مورد علاقه در مورد مورینیو در میان اقشار مختلف فوتبالی است؛چه تماشاگران،چه منتقدان و چه مربیان.جنجال‌های مورینیو،مصاحبه‌ها علیه همکارانش و پرخاشگری‌هایی که در خیلی موارد اخلاقی هم نبوده،حجم قابل توجهی از مطالب رسانه‌های ورزشی اروپا را تشکیل داده است.پشت یک‌سری از این رفتارها اما خودآگاهی فاعل آنها وجود دارد.در مربیگری یک اصل هست به نام «تبدیل فشار»،از این قرار:«همیشه باید سطح انرژی درون‌تیمی بیش از سطح فشارهای بیرونی باشد.»

این تئوری نیاز به توضیح دارد:«هر تیمی در طول فصل با فشارهائی از بیرون مواجه است که مهمترین آنها انتقادات رسانه‌ها هنگام افت تیم،شایعات مختلف و نارضایی هواداران محسوب میشود.کادرفنی باید آنقدر توانمندی روانی در تیم ایجاد کند که در مقاطع مختلف،توان واکنشی مجموعه پائین‌تر از قدرت این فشارها قرار نگیرد وگرنه ناکامی قطعی است.میزان فشار نیز با نام و اعتبار تیم نسبت مستقیم دارد.» بهترین تیم‌های اروپا از جمله تیم‌های مورینیو گاهی از این زاویه دچار مشکل می‌شوند.در این زمینه اغلب مربیان از جمله نخبگان موفقی مانند فرگوسن و ونگر و آنچلوتی سعی میکنند به فشارهای بیرونی دامن نزنند و نسبت به نقدهای تند و شایعات، کم‌توجه و کم‌حرف بمانند تا سطح این فشارها بالا نرود که سطح واکنش درون‌تیمی بیشتری را هم بطلبد.

مورینیو از یک مسیر پرریسک پیش میرود:با دامن زدن به نقدها و حتی ایجاد جدل رسانه ای،سطح فشارها را افزایش می‌دهد اما از سوی دیگر ظرفیت و دقت سیستم عصبی تیمش را هم بالا می‌برد تا به فشارها،واکنش بهتری نشان بدهد.این پروسه چطور پیش می‌رود؟ مورینیو عکس رفتار رسانه ای تهاجمی‌اش،متخصص ایجاد فضای امن روانی در داخل تیمش است.او برای هر آنکه خارج باشگاه،«نیزه» است و برای افراد مجموعه اش «سپر.»

از زاویه‌ای دیگر مورینیو نقش پُرزگیر یا عفونت‌گیر را برای تیمش بازی میکند؛پرزگیری که چیزهای نامناسب را به خود میگیرد تا مجموعه تحت رهبری اش بتواند آزادانه کارش را انجام دهد.شوخ طبعی یا رفتار تهاجمی،دو رویکردی هستند که یک مربی میتواند با کمک آنها توجه رسانه ها و فشار انها را معطوف خود کند و آنها را از نقد فنی تیمش دور نگه دارد.از فیروز کریمی به ندرت درباره مسائل فنی تیمش سوال میشد و در مقیاسی متفاوت،منتقدان فوتبال اروپا نیز کمتر از دایره جنجال‌های مورینیو خارج می‌شوند،همان چه دلخواه این مربی است.وقتی مورینیو وارد مجادلات رسانه‌ای می‌شود؛عملا به همه اعلام میکند در صورت ناکامی،من را هدف قرار دهید.متاثر از همین استراتژی است که حتی در جریان هر بازی،مورینیو بیش از تیمش مورد توجه دوربین‌ها قرار می‌گیرد و گاهی هیجان پائین بازی تیمش را نیز پوشش می‌دهد و البته ستاره‌های تیمش نیز کمتر از ستاره‌های دیگر تیم‌های بزرگ،فشار فردی را احساس می‌کنند.

مورینیو فشارهای خارجی را جذب خودش میکند و تیمش که می بیند برای رها کردن سرمربی «فداکار»، نیاز به نشان دادن واکنش قاطع دارد،با تمام وجود و در سطح واکنشی بالائی بازی میکند که البته نحوه آماده‌سازی یک تیم در این وضعیت ویژه و ظرافتی که این کار می‌طلبد،نیاز به بحث‌ مفصل دیگری دارد.تنها یک باخت خانگی در کارنامه مربیگری مورینیو در 8 سال اخیر،نشان‌گر توفیق او در اجرای همین نکات است.در تیم‌ مورینیو «فلسفه خانه» خیلی زود اهمیتی ریشه‌ای پیدا می‌کند.مجموعه این نکات،سازنده یک فرمول کلی نیست که هر مربی‌ در هر شرایطی بتواند اجرایش کند.مهمتر از ایجاد فضای امن روانی،ایجاد رفاقت میان اعضای مجموعه و جا انداختن فلسفه خانه،جذب فشار و برداشتن آن از روی بازیکنان و برانگیختگی فداکاری آنها،القای «اطمینان فنی» از سوی سرمربی به بازیکنان است.

اگر شما فشارهای بیرونی را تا حد هشدار بالا ببرید و از این سو،بازیکن شما،به قدرت فنی‌تان اعتماد نداشته باشد،نه میل به فداکاری‌اش برانگیخته می‌شود و نه قادر به حفظ تمرکزشان خواهند بود.جلب اطمینان فنی چه زمانی میسر می‌شود؟ تنها زمانی که با گذر از پروسه‌ای طولانی،مربی صاحب کارنامه ای موفق شده باشد؛کارنامه‌ای که روح بازیکن را تسخیر کند.مورینیو در پورتو این فرمول را چندان مورد استفاده قرار نمی‌داد اما پس از رفتن به چلسی خودش را «آقای خاص» لقب داد و از آن پس بسته به موقعیت،با غلظت‌های مختلف،              «دستگاه تبدیل فشار» خود را با روشی پرریسک راه می‌اندازد.

تبعات این الگوی رفتاری چیست؟ مهمتر از همه چیز،شاید کوتاه مدت بودن. در فضای متعادل،صبرعمومی شامل صبر مدیران و رسانه‌ها و هواداران،بالاتر از زمانی است که فضای مجادله رسانه‌ای و ارائه نظرات افراطی برقرار می‌شود.فرصت افتادن و دوباره بلند شدن،به ندرت به مجری رفتار افراطی داده می‌شود.
یادمان باشد مورینیو دو فصل پیاپی قهرمان چلسی شد اما پس از قهرمانی یونایتد،خیلی زود کارش را از دست داد.آلکس فرگوسن تاکید میکند بهترین تیم‌ها حداکثر می‌توانند در یک سیکل چهارفصله در اوج بمانند و بعد برای چند سال افت می‌کنند.رفتار متعادل، گذر از دوره افت را تسهیل می‌کند و رفتار افراطی،گذار از این مرحله را بسیار دشوار می‌سازد.
شاید اگر فرگوسن و ونگر هم رفتاری تهاجمی حتی با خودآگاهی و هوشمندی و جذابیت رسانه‌ای داشتند،عمر حضورشان در یونایتد و آرسنال سالها قبل سرمی‌رسید و در یکی از بازه‌های افت تیم‌شان،به پایان خط رسیده بودند.مورینیو اعلام کرده در رئال نیز مدت زیادی را نخواهد گذراند.شاید وقتی تصمیم بگیرد به انگلیس و لیگ مورد علاقه‌اش بازگردد و مدت طولانی در یک تیم بماند،روی متعادلش را هم ببینیم؛مردی که با سویه افراطی خود،جام و شهرت و پول از فوتبال کسب کرده و در عوض چیزهای ارزشمندی هم به فوتبال داده است.

نویسنده: سپهر ׀ تاریخ: شنبه 23 دی 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

فن پرسي بازيکن ماه دسامبر ليگ برتر شد


مهاجم هلندي منچستريونايتد به عنوان بازيکن برتر ماه دسامبر رقابت‎هاي ليگ برتر فوتبال انگلستان انتخاب شد.

 

"رابين فن پرسي" در ماه دسامبر عملکرد فوق العاده‎اي براي منچستريونايتد داشت و صدرنشيني اين تيم در صدر جدول رده بندي رقابت‎هاي ليگ برتر انگلستان را تثبيت کرد.

بازيکن پيشين آرسنال به قدري مهره کارآمدي براي "سرآلکس فرگوسن" در اين فصل از رقابت‌ها بوده که "روبرتو مانچيني"، همتاي فرگي در منچسترسيتي، از
بابت در اختيار نداشتن مهاجمي چون او ابراز تاسف کرده است.

بر پايه گزارش ديلي تلگراف، منچستريونايتد براي به خدمت گرفتن آقاي گل فصل گذشته رقابت‎هاي ليگ برتر مبلغ 24 ميليون پوند به آرسنال پرداخت کرد.

فن پرسي در خصوص اين جايزه گفت: ماه خيلي مهمي را پشت سر گذاشتيم. در طول يک فصل مقاطع خاصي وجود دارد که در نحوه حرکت شما تاثيرگذار است که ماه دسامبر يکي از اين ماه هاست.

"آندره ويلاس بوآس"، سرمربي تيم فوتبال تاتنهام نيز به عنوان مربي ماه دسامبر انتخاب شد.

وي که با تيم تاتنهام به رده سوم جدول رده بندي رقابت‎هاي ليگ برتر صعود کرده در اين خصوص اظهار داشت: اين يک دسامبر فوق‌العاده براي ما بود و ما خودمان را در موقعيتي قرار داديم که مي خواستيم. تيم ما در حال حاضر سوم است اما اينکه در پايان فصل بتوانيم در جايگاهي که مي خواهيم به کارمان پايان دهيم، اهميت دارد.


 

نویسنده: سپهر ׀ تاریخ: جمعه 22 دی 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

مسي پيراهن خود را به گرد مولر اهدا کرد


مرد سال 2012 فوتبال جهان پيراهن خود را به عنوان يادبود به اسطوره فوتبال آلمان هديه داد.

 


به گزارش خبرگزاري اسپانيا ، ليونل مسي که با زدن 91 گل در سال 2012 رکورد گرد مولر اسطوره تيم بايرن مونيخ را شکست ، به عنوان يادبود و به نشانه احترام خود به گلزن اسبق فوتبال آلمان پيراهن خود در تيم بارسلونا را براي مولر ارسال کرد.مسي در عنوان نامه همراه اين پيراهن نوشت :« به گرد مولر با تعظيم و احترام.»
مولر در سال 1972 ، 85 گل در رقابت هاي مختلف به ثمر رساند.


 

نویسنده: سپهر ׀ تاریخ: جمعه 22 دی 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

مرحله یک چهارم نهایی کوپا دل ری: مصاف رئال و والنسیا و رویارویی بارسا با مالاگا

اولین بازی مرحله یک چهارم نهایی کوپا دل ری میان دو تیم رئال مادرید و والنسیا برگزار خواهد شد

 

Kaká, Ferrán Tacón Jiménez - Alcoyano v Real Madrid - Copa del Rey
Getty Images

لیگ فوتبال حرفه ای اسپانیا ساعت برگزاری بازیهای رفت مرحله یک چهارم پایانی کوپا دل ری را اعلام کرد. اولین بازی این مرحله روز 15 ژانویه میان دو تیم رئال مادرید و والنسیا برگزار خواهد شد و آخرین بازی دوررفت مرحله یک چهارم میان دو تیم اتلتیکومادرید و بتیس خواهد بود.

در روز 16 ژانویه، چهارشنبه هم شاهد برگزاری دو بازی دیگر هستین: مصاف ساراگوسا و سویا و همچنین رویارویی بارسلونا و مالاگا.

در اینجا می توانید برنامه این چهار بازی و ساعات برگزاری این بازیها در دور رفت مرحله یک چهارم پایانی کوپا دل ری را مشاهده کنید:

سه شنبه 15 ژانویه

رئال مادرید- والنسیا (ساعت 23.30)

چهارشنبه 16 ژانویه

ساراگوسا- سویا (ساعت 22)

بارسلونا- مالاگا (ساعت 12 نیمه شب)

پنجشنبه 17 ژانویه

اتلتیکومادرید- بتیس (ساعت 0.30 نیمه شب)

 

نویسنده: سپهر ׀ تاریخ: جمعه 22 دی 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


 

 

فدراسيون فوتبال آلمان بي‌نظم‌ها را تنبيه مالي کرد

 


فدراسيون فوتبال آلمان تيم‌هاي بايرن‌مونيخ، فورتونادوسلدورف و اف.ث.کلن را به ترتيب 15، 10 و 5 هزار يورو جريمه کرد.


 

هواداران اين 3 تيم در ديدارهاي باشگاهي مرتکب بي نظمي شده و رفتار ورزشي مناسبي نداشتند. بر همين اساس برخي هواداران بايرن در 2 ديدار رفت در خانه فورتونادوسلدورف و نورنبرگ مرتکب اغتشاش شدند. همچنين در ديدار خانگي با بورسيادورتموند يک هوادار منتسب به تيم هنگام بازي، به زمين چمن وارد شد. از اين رو مونيخي‌ها که دور رفت را با کسب مقام قهرماني به پايان رساندند، با جريمه 15 هزار يورويي نقره داغ شدند.

فورتونادوسلدورف، ديگر تيم دسته اول نيز 10 هزار يورو جريمه شد. اين تيم به علت پرتاب بطري توسط هواداران در حين بازي با هامبورگ به سمت بازيکن حريف و همچنين به سمت کمک داور اينچنين جريمه شد.

تيم دسته دومي اف.ث.کلن نيز 5 هزار يورو به خاطر بي نظمي گروهي از هوادارانش به هنگام بازي جام حذفي با ورماتيا ورمس جريمه شد.

براساس اعلام رسانه‌ها هيچ‌يک از 3 تيم به راي صادر شده اعتراض نکرده و آن را پذيرفتند.

 


نویسنده: سپهر ׀ تاریخ: جمعه 22 دی 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 گفتگو با کاسیاس (2): عنوان بهترین دروازه بان دنیا 2012مربوط به پارسال است؛ باید برای تکرارش تلاش کنم

حضور در تیم منتخب سال فیفا برای من و 4 هم تیمی دیگرم خیلی مهم است. تصمیم مورینیو به خاطر صلاح و مصلحت تیم بود.

Iker Casillas - Real Madrid
Getty Images

یکر کاسیاس دروازه بان باتجربه باشگاه رئال مادرید در یک رویداد تبلیغاتی مارک H&S شرکت کرد و در کنار این مراسم در کنفرانسی خبری هم حضور یافت و با خبرنگاران به گفتگو نشست. متن کامل این گفتگو به روایت آ.اس رابرای شما آماده کرده ایم و در دو قسمت تقدیم شما خواهیم کرد

قسمت دوم این گفتگو را در اینجا مطالعه کنید:

* غیبت مورینیو درمراسم بهترین های فیفا در زوریخ: سرمربی ما قبل از برگزاری این مراسم هم گفته بود که باید تیم رادر شهرک والدبباس برای بازی با سلتاویگو آماده کند، چون بازی خیلی سختی بود و مورینیو هم این را ثابت کرد. در هر صورت با حضور رئیس باشگاه، تیم ما با نمایندگی پرس دراین مراسم شرکت کرد و حضور پررنگی داشت. ما در چنین مراسمی واقعا لذت می بریم. حضور در تیم منتخب سال فیفا برای من و 4 هم تیمی دیگرم خیلی مهم است. تصمیم مورینیو به خاطر صلاح و مصلحت تیم بود.

 

*نپذیرفتن بازوبند کاپیتانی رئال در بازی با سوسیداد: من بعد از اخراج آدان وارد زمین شدم و بازوبند کاپیتانی را نپذیرفت، چون در بازی های بین المللی هم کسی که بازی را با بازوبند کاپیتانی برروی بازویش شروع می کند باید بازی را با این بازوبند به پایان ببرد. به علاوه کریستیانو در روزهای خیلی خوبی است و تیم را به جلو می راند و بربازوبستن بازوبند کاپیتانی برای او نکته مثبت و خوبی بود.

* هواداران رئال: هواداران باید بدانند که همه ما باید با هم متحد باشیم و این مارا خیلی بهتر خواهد کرد. ما می دانیم که این کار سختی است ولی در رقابت های لالیگا، لیگ قهرمانان اروپا  و کوپا دل ری به کمک آنها نیاز داریم.

*لحظات سخت: راستش را بخواهیدمن لحظات بد و سختی را پشت سرنمی گذارم. این شرایط متفاوتی است که در آن حضور دارم. فقط باید نشان دهم که ارزشهای کافی برای حضور در ترکیب اصلی تیم و رقابت با آدان را دارم. جوایز سال 2012 و جایزه بهترین دروازه بان دنیا در سال گذشته، مربوط به قبل است و الان باید سعی کنم که این اتفاقات در سال 2013 هم رخ بدهد

*اخراج آدان در بازی با سوسیداد: آنچه در دقیقه 6 بازی با سوسیداد برای آدان رخ داد، برای من، دو سال پیش در ثانیه 45 بازی رخ داد. او از حمایت هم تیمی هایش برخوردار است و اعتماد به او در اوج است. همه ما به او کمک می کنیم.

*تجربه نیمکت نشینی: باید از همه چیز به صورت مثبت بهره برداری کرد. این نیمکت نشینی برای من خوب بوده و به من کمک کرده تا بهتر شوم. دندان هایم را تیز کنم وبه سرمربی تیم نشان دهم که اشتباه می کرده. به همین خاطر است که تمرین می کنم و سکوت کرده ام

* بازی مقابل سلتاویگو:فکر می کنم که رقابت های این فصل آنقدرها هم که مردم فکر می کنند بد نبوده . من یک ماشین نیستم  و من هم فراز  و نشیب هایی دارم. الان یک دروازه بان باید حس خوب و مثبتی داشته باشد. در بازی با سلتا من این حس را داشتم و این می تواند شروع یک اتفاق جدید باشد. درمورد من خیلی صحبت شده ، خیلی بیشتر از آنچه من می پسندم

* رقابت های این فصل: عملکرد ما آنچه شایسته اش هستیم، نیست. پارسال در رقابت های لالیگا، با تلاش زیادی به قهرمانی رسیدیم. حالا به دنبال امتداد این روند هستیم. شاید دیر باشد تا بخواهیم برای قهرمانی درلالیگا تلاش کنیم ولی به این هم فکر می کنیم. می دانیم که این تقریبا غیرممکن است ولی باید به خاطر افرادی که از جایگاه کنونی تیممان زجر می کشند هم که شده، به مبارزه ادامه دهیم.»

 

نویسنده: سپهر ׀ تاریخ: جمعه 22 دی 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 ... 11 12 13 14 15 ... 19 صفحه بعد


عناوین آخرین مطالب

نویسنده ها

طراح قالب
CopyRight| 2009 , me30-2013.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com